پیشینه تامین مالی جمعی و کرادفاندینگ به ترکیب دو عبارت «جمعیت» و «تامین مالی» بر میگردد و به معنای «تامین مالی به کمک جمعیتی از افراد» است. این واژه اولین بار در سال 2006 توسط مایکل سالیوان ارائه شد. وی با راه اندازی یک ویدئو تحت عنوان فانداولاگ، فضایی را فراهم کرد که در آن صاحبان ایده به منظور جذب حمایتهای مالی به معرفی طرحهای خود میپرداختند. تامین مالی جمعی یک روش ابتکاری است که در آن مردم طی یک حرکت دسته جمعی به منظور تامین بودجه مورد نیاز برای راه اندازی یک پروژه جدید، حمایت از کسب و کارهای نوپا و همچنین مشارکت در فعالیتهای خیریه، اقدام به جمعآوری سرمایه حاصل از تجمیع منابع خرد یا متوسط میکنند.
صاحبان منابع، محدود به گروه معدود نبوده بلکه از جمعیت انبوهی تشکیل می شوند. پیشینه تامین مالی جمعی در خصوص ارائه راهکارهای مبتنی بر جمعآوری سرمایههای خرد و کوچک بسیار قوی عمل کرده است. در این مقاله از آکادمی مسکن پلاس قصد داریم نگاهی گذرا به پیشینه تامین مالی جمعی و مدلی که در جهان ارائه شده است بپردازیم.
بانکداری اجتماعی
تامین مالی جمعی در واقع همسوکننده تخصیص اعتبارات در راستای کارآفرینی است. رویکردی که از یک نظام سلسه مراتبی مسطح برخوردار است و در آن صاحبان سرمایه، به طور مستقیم و بدون واسطه به سوی متقاضیان سرمایه هدایت میشوند. از این رو این مفهوم با تعبیر «بانکداری اجتماعی» نیز شناخته میشود. در این روش (مدل پایه تامین مالی جمعی) به جای اینکه منابع مالی مورد نیاز، به شکل منابع بزرگ بازار سرمایه و از تعداد اندکی سرمایهدار تامین گردد، از طریق دریافت از جمعیتی انبوه و با مشارکت مالی آنها (هرچند به مقدار اندک)، تامین میشود.
کارکرد اولیه تامین مالی جمعی، تجمیع سرمایههای اندکی بود که در راستای اعطای تسهیلات برای فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی و همچنین فعالیتهای حوزه هنر انجام میشد. به عنوان مثال در حوزه هنر به منظور تکمیل آلبومهای موسیقی، توسعه فیلمهای در حال ساخت و نظایر آن به کار می رفت. اما شکلگیری دوره نوینی از تأمین مالی جمعی سبب شده است تا دامنه اثر آن از محدوده اعتبارات کوچک فراتر رفته و مبالغ هنگفت سرمایه را نیز در بر گیرد. به نحوی که پتانسیل بالقوهای از منابع بزرگ مالی را در راستای تقویت کارافرینی و راه اندازی کسب و کارهای نو ایجاد میکند.
آغاز بلوغ تامین مالی جمعی
با بررسی پییشینه تامین مالی جمعی، در میابیم که دوره بلوغ و روند تکاملی آن در نتیجه بهرهگیری از پتانسیل اینترنت آغاز شده است. در واقع به کمک پیشرفت حاصل از تکنولوژی وب این فرصت برای مصرفکنندگان به وجود آمده است که ضمن تعامل با دیگر کاربران به ایجاد، تغییر و توسعه محتوا از طریق شبکههای اجتماعی بپردازند به تبع این امکان، فعالیت فاصله زمانی جمعآوری سرمایه و ارتباط بین سرمایهداران و متقاضیان سرمایه کوتاه شده است.
بنابراین قابلیت به خدمت گرفتن «هوش جمعی تحت وب» برای تامین مالی جمعی از این طریق محقق شده است. این امر در راستای تقویت تصمیمگیری مشارکتکنندگان و تضمین نسبی موفقیت در سرمایهگذاری برای فرصتهای انتخاب شده، نقش به سزایی داشته است.
طرفین این تعامل
در این رویکرد شاهد تلاش «دسته جمعی مردمی» هستیم که به منظور سرمایهگذاری و پشتیبانی از فعالیتهای آغاز شده توسط سازمانها و یا افراد دیگر به مشارکت میپردازند. جریانی که فضای مشارکت را برای مردم به نحوی فراهم میکند تا آنها از وضعیت معمول و سنتی خود به عنوان یک مصرفکننده، فراتر رفته و با مشارکت در تامین سرمایه هرچند به مقدار اندک و همچنین پذیریش موفقیت و یا عدم موفقیت سرمایهگذاری، در راستای تولید و ترویج خدمت یا محصول، نقشی اثربخش ایفا کنند. تامین و توزیع بودجه در تامین مالی جمعی مبتنی بر تمرکز زدایی صورت میگیرد؛ بدین معنا که بر خلاف الگوهای رایج تامین مالی که یک واسطه در نقش کارگزار و مبتنی بر یک مدل خطی منابع مالی را جمع آوری میکند، در نظام تامین مالی جمعی، تامین و مسیریابی منابع مالی به سوی فرصتهای سرمایهگذاری و کارآفرینی، از یک مدل شبکهای و توزیع شده تبعیت میکند که این مورد مطابق با پیشینه تامین مالی جمعی؛ درست و اصولی است.
با این توصیف که کارآفرینان و سرمایه گذاران در یک بستر مشارکتی که نوع تکامل یافتهایی از شبکه اجتماعی است، به تعامل با یکدیگر میپردازند. در یک طرف این تعامل، مجموعهای از فرصتهای سرمایهگذاری در قالب ایده یا پروژه توسط کارآفرینان به منظور تامین مالی معرفی میشوند و در طرف دیگر، جمعیتی از سرمایهگذاران که با تکیه بر خرد جمعی و نظام ارزیابی مبتنی بر شبکه، ضمن تبادل آرا و ارزیابی میزان ریسک و سود هر یک از فرصتها، به رتبهبندی و اولویت گذاری آنها میپردازند. در نهایت جمعیت (سرمایهگذاران) با انتخاب خوشآتیهترین و مطمئنترین فرصت (های) معرفی شده نسبت به تامین مالی آن مشارکت میکنند.
این چرخه رتبهبندی و مشارکت تا زمانی که آن طرح (های) منتخب به مرحله تامین بودجه کامل نائل آید و از لیست فرصتهای سرمایهگذاری خارج شود، ادامه مییابد.
سازمان تامین مالی جمعی
علاوه بر دو عامل ذکر شده در طرفین این تعامل، بازیگر سومی هم به نام «سازمان تامین مالی جمعی» وجود دارد. اما این سازمان نه در نقش واسطه و کارگزار، بلکه در نقش ارائهکننده بستر مشارکتی که از مجموعه سیستمها، زیرسیستمها و فرآیندهای گردش اطلاعات و گردش کار تشکیل شده است، در نظام تامین مالی جمعی فعالیت میکند. این بستر همسو کننده سرمایهگذارانی است که عزم حمایت و مشارکت در تأمین مالی طرحها و فرصتها را دارند. در بررسی پیشینه تامین مالی جمعی این عامل گاهی در به ثمر رسیدن کمپینها نقشآفرینی داشته است بر خلاف امروز که تقریبا در تمام کمپینها وجود این عامل و نظارت آن ضروری به نظر میرسد.
توزیع شدگی در تامین مالی جمعی
مزیت دیگر توزیع شدگی کاهش هزینههای تامین مالی برای کارآفرین است. چون ارتباط بین سرمایهگذار و کارآفرین مستقیم و از نوع «همتا به همتا» است، در نتیجه هزینه ناشی از دریافت تسهیلات که به کارآفرین تحمیل میشود، فشار کمتری در مقایسه با تأمین مالی توسط اشخاص حقوقی نظیر بانک یا شرکت سرمایهگذاری که در نقش یک واسطه بین ارائهکننده و دریافتکننده سرمایه هستند، خواهد داشت. همچنین، فاصله تأخیری درخواست سرمایه تا زمان اعطای آن، که به عنوان یکی از گلوگاههای کلیدی مرحله راهاندازی یک کسب و کار است، به حداقل میرسد.
سرمایهگذاران، اعم از اینکه خود مصرفکننده محصولی که برای آن سرمایهگذاری کرده باشند یا نباشند، در هر دو حالت در فرآیند تجاری شدن ایده یا طرح انتخابی، ذینفع خواهند بود. سرمایهگذاران در زمره اولین گروهی هستند که بیصبرانه منتظر به بازار رسیدن محصول مورد نظر و سودآوری آن هستند. لذا این فرصت به وجود می آید که انبوهی از مصرفکنندگان، با انگیزه کسب منافع بیشتر، تبدیل به داوطلبانی شوند که در راستای توسعه محصول و سودآوری آن خدمات بیشتری ارائه کنند. مانند نوآوری در محصول، بازاریابی و نظایر آن که توسط مصرفکننده صورت میگیرد.